گل کوچیک ...

بسم الله الرحمان الرحیم

یه روز خاله پسر ما اومده بود خونمون و خواستیم جهت رفع خستگی و شادی جسم تو کوچه فوتبال کنیم .گفتیم دو نفری که نمی شه به آرش هم گفتم بیاد بازیش خیلی خوب نبوداما خب توپ رو بهش می دادی می تونست خوب شوت کنه و گل بزنه اما تکنیک مکنیک یُخ.

اومدیم شروع کنیم دو تا سِلک ملک هم دیدن توپ دستمونه گفتن ما رو هم بازی میدین؟با همون حالت خواهش یه کوچیکتر از یه بزرگتر .گردن ها کج دستها آویزون چشمها پر از امید و دلها پر از استرس که منتظر یه جواب تا دوباره خواهش کنه یا نه اجازه بازی پیدا میکنه.

ما هم که دل رحم ،اصلاً یار کم نداشتیم ها از رو دل رحمی بهشون گفتیم باشه شما هم بیاین.اونها هم کلی ذوق زده شدن و کلی بالا و پاین پریدن.اونها هم یکیشون بهتر از اون یکی بود.در واقع دومی اصلاآفساید بود.

از اونجایی که پسرخالم همیشه ادعا داشت سریع گفتم من و آرش(به هر حال آرش دوستم بود) تو و این دوتا

اونهم نکرد نامردی گفت باشه یه لبخند و یه نگاه عاقل اندر سفیه هم بهم انداخت و گفتم ددم وای

سریع اوندوتا رو جمع کرد و بهشون گفت شما برین زیر دست و پای مهدی که تکون نخوره من این پسره رو میگیرم که گل نزنه

همین

به زور تونستیم 10.8 ببریمشون البته با این شانس که اون دوتا کوچولو نمی تونستن گل بزنن و دروازه رو پیدا کنن و الا بدون شک باخته بودیم

وقتی داشت جناب سلطان رو همراه بابا و مامان هبوط می دادسریع برگشت به خدا جون گفت من اونجا ضعیفم به  ازای هر یه بچه که به اونها می دی 2تا بچه هم به من بده.خدا هم گفت باشه

(تازه می گن تو آخر الزمان،یاران سلطان حتی از انس هم هستند)

خلاصه اینجوری شد که ما این سِلک مِلکها رو دست کم گرفتیم  و با چه بدبختی تونستیم پیروز بشیم .مبادا فکر کنی دشمنت ضعیفه

از جایی که انتظارش رو نداری جوری بهت حمله می کنه که فکرش رو هم نکنی

اگر دیدی یه ماه بدون هیچ مشکلی داری می ری مسجد بدون یه جای کارت می لنگه که هیچ مشکلی واست پیش نمیاد،اگه دائم داری به همه کمک می کنی اونهم بدون اینکه هیچ سختی ای ببینی برو دوباره مرور کن ببین کجاش ایراد داشت،اگر پولدار شدی برو چک کن ببین چرا اینجوری شدی ،اگر فقیر شدی برو ببین هدفش(خدا) چی بوده. شاید حریف رو ریز ببینی یا اصلاً نتونی ببینیش اما دست کم نگیرش .خلاصه هر کاری می کنی برو ببین واسه خدا بود یا نیود.واِلا هیچ معلوم نیست که نمازت تو رو به کی نزدیک میکنه،خدا یا شیطان.معلوم نیست پولی که خدا بهت روزی داده تو هم دائم انفاق می کنی رو بچه هات چه تاثیری گذاشته یا چقدر عزت بهت داده؟کل عزت لِلله جمیعا

مبادا عزتت به خاطر پولت باشه ،مبادا صبرت تو فقر به خاطر ناچاری  باشه.مبادا روزه گرفتنت واسه دل خودت باشه مبادا نماز خوندنت واسه دل خودت باشه

همه چیز برای خداست و همه چیز به سمت اون بر می گرده.

این یعنی عشق که هر کاری رو برای معشوق انجام می دیم

حرف در گوشی : هر کس مرا دوست بدارد ،دوست من است و من همنشین کسی هستم که با من مجالست کند (نشست و برخاستش با من باشد)و مونس کسی هستم که با من هم صحبت شود، کسی را بر می گزینم که مرا اختیار کند ،مطیع کسی هستم که به من اطاعت کند (یعنی هر خواهش او را انجام می دهم) هر بنده ای که مرا دوست بدارد و من از قلب او این محبت را ببینم ،چنان او را دوست می دارم که کسی بر وی سبقت نگرفته باشد و هر کس حقیقتاً مرا طلب کند مرا می یابد و هر کس غیر از من را طلب کند هرگز مرا نمی یابد .پس ای مردم روی زمین غرورهای خود را از خود دور کنید و به سوی کرامت و مصاحبت من بیایید ،با من مجالست کنید و انس بگیرید ،تا من هم با شما مانوس شوم و به محبت شما پیش دستی کنم                

 

مسلمان . . .

امروز تصویری دیدم از ...  بهتره خودتان ببینید

يك مامور دولت سومالي اسلحه را به سمت يك زن سوماليايي گرفته. مردم قحطي زده سومالي پس از شنيدن رسيدن كمك هاي بين المللي به بيمارستاني در موگاديشو دروازه ورودي آن را شكسته و وارد محوطه آن شدند

حتی از یه تریبون موسق هم شنیدم که مادرها بچه هاشون رو کنار خیابون ها ول می کنن تا خودشان رو بتونن نجات بدن

جناب سلطان

از قدیم گفتن کار بزرگ مال آدمای بزرگه

ما رو آفرید و ازمون قسم گرفت و ما گفتیم : که عبادت کنیم؟ هه تو رو می پرستیم ما از توایم و به سمت تو در حرکتیم،وجودمون از توست ،همه چیزمون برای توست مخلص کلوم عاشقتیم

گفت : احسنت چه آفریده ام

گفت نه دستور داد: آهای ، با شماهام بهش سجده کنید.

کفتند : اِ ماها که بهت سجده می کردیم،ما ها که عبادتت م یکردیم چرا اینو آفریدی؟این که چیزی نداره ،این که زشته!!

اینکه خاکیه

گفت : من چیزی میدونم که شما ها نمی دونید

همه سجده کردند اما از یکی از بزرگتراشون تکبر کرد

گفت : این کیه دیگه؟من که اینهمه صاحب جمالم به این بی ریخت سجده کنم؟

خدا جون گفت : تو چرا خودت رو از بزرگ ها میدونی؟

گفت: 6000 سال به تو سجده می کنم خدا،اما از سجده به این معافم کن

گفت: نه خیر،به همین سجده کن.این دستور منه

گفت: نه

گفت : چی؟ نه؟ برو گمشو که خودت رو نشون دادی.سجده هات رو هم نمی خواهم

گفت :پس به خاطر کارهای قبلم حداقل بهم قدرت بده

گفت : باشه تو سلطان شو و تا زمان معلومی سلطنت کن

گفت : به همه می تونم سلطنت کنم؟می تونم به همه دستور بدم؟

گفت : نه اونهایی که عاشق من هستند ، اونهایی که واقعاً واقعاً من رو بخوان    ،اونهایی که بنده ی من باشند نه.اونها مال منند،بقیه رو تو بهشون سلطنت کن

اونهم به خدا گفت: به عزتت قسم بهت ثابت می کنم اونها دروغگواند

از اون روز به بعد کار بزرگی افتاد دست یه مخلوق که حالا کلی از خدا قدرت گرفت

جناب سلطان یه وظیفه ی سخت به عهده گرفت، مشخص کردن عشق های دروغی از راستاسکی

ایشون سلطان اند اما ... اما دست و پای این سلطان هم گاهی بسته است

این نشونه ی عشق راستکی خداست به ما،حالا ما وقت داریم ادای عاشق ها رو در بیاریم و کلی واسه خودمون تمرین کنیم. اونقدر تمرین کنیم که رفتارمون بشه. فرصت رو غنیمت بشماریم...

بریم .بریم و بهش بگیم که حاضرم به خاطر تو از شهوات دوری کنم چون تو دستور دادی،فقط چون تو گفتی می خواهم روزه بگیرم نه به خاطر فایده هاش ،چون تو دستور دادی نماز می خونم نه به خاطر حال اون،چون ت دستور دادی و من بنده ی توام .

پس هر چی که تو بگی انجام می دم .بنده یعنی همین دیگه ،دیگه به فکر سود و ضررش نیست،به فکر اجرای دستور مولاشه

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

حرف در گوشی : همون اندازه که خدا در نگاه تو عزیزه و جایگاه داره ،همون اندازه هم تو پیش خدا منزلت داری